اخبارگیم ایران

این وبلاگ به آخرین اخبار حوزه بازی سازی در ایران و جهان میپردازد

اخبارگیم ایران

این وبلاگ به آخرین اخبار حوزه بازی سازی در ایران و جهان میپردازد

نقد و بررسی بازی Left 4 Dead

استودیو والو (Valve Corporation)، واژه‌ها در وصف تو بسیار می‌گویند! تمامی بازی‌بازان و یا حداقل بسیاری از آن‌ها، با عناوین این سازنده تاریخ‌ساز، زندگی کرده‌اند. از مجموعه مشهور و به یادماندنی آن Counter-Strike گرفته تا سری Half Life، همه و همه بخشی از خاطرات بازی‌بازان بوده و چه ساعات لذت بخش و غیر قابل توصیفی را از تجربه عناوین استودیو والو (Valve Corporation) سپری کرده‌ایم. والو در ۱۶ نوامبر سال ۲۰۰۴، برابر با ۲۶ آبان ۱۳۸۳ با توسعه یک اثر فراموش نشدنی به نام Half Life 2، طرفداران را شیفته خود کرده و شیفتگان و طرفداران زیادی برای این سری دست و پا کرد. بعد از آن با انتشار عناوینی همچون Portal ،Day of Defeat: Source و Devil May Cry 4 به همراه کپکام (CapCom) را شاهد بودیم. در آن زمان، بازار شایعه‌ پراکنی داغ بوده و استودیو والو (Valve Corporation) شایعه ساخت یک عنوان زامبی‌محور و شوتر اول شخص را به صورت رسمی تائید کرد. سرانجام در ۱۷ نوامبر ۲۰۰۸، برابر با ۲۷ آبان ۱۳۸۷، عنوان Left 4 Dead منتشر شد. Left 4 Dead یعنی نبرد زامبی‌‌ها با بازماندگان، عطر خون و جسد و هیولاهای خطرناکش که هر کدام به هر صورت، زهرشان را بر روی شما خواهند ریخت. یکی سنگ‌های غول پیکر پرتاب کرده و دیگری با زبان طویلش، شما را گرافتار می‌کند. عنوانی که جوایز زیادی را اعم از بهترین بازی چند نفره و بازی کامپیوتر در مراسم سالانه Spike-Tv، بهترین صداگذاری و بازی شوتر برای کامپیوتر، بهترین بازی کامپیوتر و ایکس باکس ۳۶۰ در سال ۲۰۰۸ توسط سایت IGN و … را درو کرده است. رویارویی با زامبی‌ها، آن هم در مراحلی که هر کدام ویژگی خاصی دارند، این بازی را به یکی از بهترین عناوین سال ۲۰۰۸ بدل کرده و خشونت بسیاری بالای Left 4 Dead، علاقه‌مندان را جذب خود می‌کند. یک دموی کوتاه و محدود در آغاز Left 4 Dead وجود داشته که شما را با شخصیت‌های قابل بازی آشنا کرده و حال و روز پریشان آن‌ها در نبرد با زامبی‌های وحشی را نشان می‌دهد. شکست دادن آن همه زامبی و هیولاهای متعدد، یک کوه اراده و روحیه‌ای شکست ناپذیر می‌‌طلبد. در ادامه، با گیمفا همراه باشید تا بازی Left 4 dead را زیر ذره‌بین برده و آن را بررسی کنیم.

به ترتیب از راست به چپ، لوییس (Louis)، فرانسیس (Francis)، بیل (Bill) و زویی (Zoey)، شخصیت‌های قابل بازی هستند.

به ترتیب از راست به چپ، لوییس (Louis)، فرانسیس (Francis)، بیل (Bill) و زویی (Zoey)، شخصیت‌های قابل بازی هستند.

همه چیز از شیوع یک بیماری ویروسی در شهر لوس آنجلس (Los Angeles) آغاز می‌شود. مردم با مبتلا شدن به این ویروس، به انواع زامبی‌های بزرگ و کوچک تبدیل شده و ممکن است این بیماری آن قدر در بدن عده‌ای از بیماران اثر بدی داشته باشد، که بعضاً ابعاد بزرگتری نسبت به زامبی‌های عادی پیدا می‌کنند. داستان بازی در عین آن که ساده روایت می‌شود، از سویی نافهموم و گنگ به نظر می‌رسد. چگونه همه مردم آلوده به این ویروس شده و تبدیل به زامبی شده‌اند؛ اما چهار نفر زنده مانده و برای بقا می‌جنگند؟ آیا پادزهری وجود داشته که ویروس در بدن آن‌ها نابود شده، یا به کل مبتلا نشده‌اند که چنین چیزی امکان پذیر نیست. جوابی برای این سوال، حتی با تجربه Left 4 Dead پیدا نخواهد شد و علت آن مشخص نیست.

قصد اسپویل داستان و یا تعریف مراحل را نداشته و ندارم؛ اما هدف شما فقط یک چیز است، در میدان کارزار به نبرد با زامبی‌ها پرداخته تا در نهایت با یک وسیله نقلیه پا به فرار بگذارید. سلیس و ساده بگویم، داستان Left 4 Dead آن قدر کلیشه‌ای است که به واسطه گیم‌پلی در این بازی پیشروی می‌کنید. در چنین عناوینی، ما از سازندگان انتظار داستان فوق العاده‌ای نداریم؛ اما حداقل کاری که در بخش داستانی از دست آن‌ها بر می‌یاید، ایجاد محتوای داستانی هر چند متوسط است. پس در مراحل بازی، شما باید یک هدف کلی را در نظر گرفته و پیشروی کنید. پایان بازی هم به نوبه خود سوالاتی در ذهن ما پدید آورده که به کجا چنین شتابان؟ جالب است بدانید که حتی در اواسط بازی هم نکته‌ای از داستان دستگیرتان نمی‌شود. شما فقط بکشید تا کشته نشوید! تنها با همین نقد و بررسی‌ها روند کلی داستان را متوجه خواهید شده و نه چیز دیگر. تعجب ما این جا است که هیچ تعریفی از داستان Left 4 Dead حتی در دمو یا مراحل نشده و شما سردرگم در مراحل تکراری و پیش پا افتاده بازی رها خواهید شد. داستان بازی آن چنان قانع کننده نبوده و پرونده بخش داستانی را می‌بندیم.

ghg

به قتل رساندن زامبی‌ها، با اسلحه وینچستر (Winchester) و یک موزیک با سبک و سیاق راک، می‌تواند لذت خاصی به همراه داشته باشد.

مطمئناً یک دیالوگ از طریق بی‌سیم، چنان تن شما را در بازی می‌لرزاند که در هیچ عنوانی دیگری این حس را تحربه نکرده باشید.

نیروی کمکی در راه است! از خود دفاع کنید!

بعد از این پیغام، زامبی‌ها به صورت دسته جمعی به شما حمله‌ور شده و به روش‌های مختلف سعی می‌کنند تا شما را به قتل برسانند. Left 4 Dead، شاید در سبک وحشت و بقا شما را قانع نکند؛ اما، می‌شود به عنوان یک شوتر اول شخص روی آن حساب کرد. چهار شخصیت اصلی Left 4 Dead که نام بازی به آن‌‌ها اشاره دارد (۴ بازمانده)، به نام‌های لوییس (Louis)، فرانسیس (Francis)، بیل (Bill) و زویی (Zoey)، برتری خاصی نسبت یه یکدیگر نداشته و از نظر کارایی و مقاومت عیناً شبیه به هم عمل می‌کنند. گول هیکل فرانسیس را نخورید! وی با زویی که تنها شخصیت مونث بازی است، هیچ تفاوتی در زورِ بازو ندارد! کاملاً مانند هم عمل می‌کنند و هیچ کدام از دیگری برتر نبوده و یکی از نکات منفی بازی به شمار می‌‌آید.

شما می‌توانید در هر دو گروه انسان‌های عادی و آلوده در چارچوب حالت Versus، به رقابت بپردازید. کاربران تحت شبکه، با این قابلیت آشنایی کاملی دارند و از تجربه آن لذت می‌برند. تجربه بازی در قالب یک انسان آلوده به این ویروس شیطانی، لذت غیر قابل وصفی به همراه داشته و این قابلیت عالی طراحی شده است. فیلم «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead) را تماشا کرده‌اید؟ ایده بازی Left 4 Dead از این دسته فیلم‌ها گرفته شده است. یعنی یک هدف کلی و گریختن از مهلکه و پناه بردن به امن‌ترین مکان و در نهایت، پایانی خوشایند، که شاید با از دست دادن یکی از شخصیت‌های بازی و پیغام “روحش شاد” توسط سازندگان رقم بخورد و به سرنوشتی تلخ بدل شده و با یک هلیکوپتر یا هواپیما از میان دریای زامبی و هیولاهای خوف‌انگیز پا به فرار بگذارید.

۵۵b966a1d8a8e

با کمک سورس انجین (Source Engine)، عنوان Left 4 Dead، به اهداف والای خود، دست پیدا کرد. این تصویر، مربوط به یک ماد گرافیکی از بازی است.

انسان‌های آلوده یا به اختصار زامبی‌های بازی به چند دسته تقسیم بندی می‌شوند. The Hord ،The Boomer ،The Smoker ،The Hunter ،The Witch و خطرناک‌ترین آن‌ها The Tank! بالعکس انسان‌های عادی، زامبی‌ها یا همان انسان‌های آلوده به ویروس، هر کدام ویژگی خاص و قابلیت مختص به خود را دارند. برای مثال The Hunter جهش می‌کند و اگر شما را پهن بر زمین کند، می‌تواند بسیاری از نوار سلامتی شما را خالی کرده و با آن چنگال‌های تیزش شما را به قتل برساند. زبان طویل The Smoker هم قادر است هر موجودی را کشان کشان بر روی زمین آن قدر فشار دهد تا نفسش بند آمده و کشته شود. The Witch دختری به ظاهر معصوم و بی‌گناه است که در مکان‌های تاریک نشسته و صدای ناله و گریه‌هایش دل هر موجودی را می‌لرزاند. اما کافی است صدایی هر چند ضعیف از شما به گوش وی برسد یا چراغ قوه‌تان روی چهره او بیافتد، از زمین برخاسته و با چنگال‌ تیز و ترسناکش، نیمی از نوار سلامتی شما را به باد می‌دهد. The Boomer ضعیف‌ترین انسان آلوده بازی است که تنها با یک گلوله منفجر می‌شود و محتویات دل و روده‌اش نصیب شما شده و زامبی‌های عادی هم از فرصت استفاده کرده و به شما حمله‌ور می‌شوند. در این مواقع، صفحه مانیتور رنگ سبز لجنی را به خود خواهد گرفت و شما حیران به این طرف و آن طرف باید از معظلی به نام زامبی‌های عادی خلاص شوید. Infected، دسته زامبی‌های عادی هستند. قدرت یا ویژگی خاصی ندارند؛ اما همانند مورچه‌ها عمل می‌کنند. اگر دسته جمعی حمله کنند، مقداری کار شما سخت خواهد شد. اما می‌رسیم به خطرناک و قدرتمندترین انسان آلوده بازی، The Tank. همانند اسمش باابهت است. در زمان‌هایی خاص، ناگهان صدای خرخرهای او را شنیده و با یک نعره گوش‌خراش و سرعت بالایش، سنگ‌های غول پیکر را به شما  پرتاب کرده و یا خود، افتخار حضور در نبرد را به ما داده و چنان خودنمایی می‌کند که نگویید و نپرسید! کشتن او کمی زمان‌بر است. به هر حال، The Tank، پرچمدار انسان‌های آلوده عنوان Left 4 Dead بوده و مانند انسان‌های عادی، هوش، ذکاوتش و مهم‌تر جثه بزرگش، دردسرساز است.

انا لله وانا الیه راجعون! از دیوان حافظ و غزلیات، مثال خوبی میاورم. قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود!

انا لله وانا الیه راجعون! قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود!

کمبود اسلحه در بازی موج می‌زند. نه تنوعی در اسلحه‌ها وجود دارد و نه در مراحل، شاهد فراوانی آن‌ها هستیم. اسلحه‌های بازی Left 4 Dead را تعداد کمی تشکیل می‌دهند؛ اما خوشبختانه باید اعلام کنیم، عالی طراحی شده‌اند. هر کدام قابلیت خود را داشته و کارایی به خصوصی دارند. نام برن آن‌ها فقط باعث درازای مقاله می‌شود و تنها به کارکرد آن‌ها اشاره کوتاهی می‌کنیم. در ابتدای مراحل، اسلحه خود را انتخاب کرده و تا حدودی پیشروی می‌کنید که در اواسط مرحله، مجدد اسلحه‌هایی بر روی زمین، اتاق‌، فروشگاه یا حتی در وسایل نقلیه وجود داشته که می‌توانید به اصطلاح تجدید قوا کنید. بمب‌ها هم در بعضی مواقع تنها راه نجات شما هستند. چند نوع بمب در بازی وجود دارد که هر کدام کارکرد متفاوتی دارند. برای مثال، یکی با انعکاس صوتی خود، باعث عصبانیت زامبی‌ها شده و آن‌ها را جذب خود کرده و در نهایت منفجر می‌شود و ما فقط شاهد پرتاب شدن دست و پا و اعضای بدن انسان هستیم. در Left 4 Dead، یکی از شروط برد و به پایان رساندن یک مرحله، همکاری بی‌چون و چرا بین شخصیت‌های بازی است. برای مثال، شما وقتی از پنجره ساختمانی آویزان شده یا در صورت مصدومیت پهن در زمین باشید، این یاران شما هستند که شما را نجات داده و یا برای فداکاری و از خود گذشتگی بسته سلامتی خود را به شما اهدا می‌کنند یا از سقوط احتمالی بر روی لبه‌های ساختمان‌ها، نجات‌تان می‌دهند. زمانی که در اثر مصدومیت پهن بر زمین شده و در انتظار یاری یکی از دوستان‌تان هستید، تنها یک سلاح می‌تواند کمک‌یار شما باشد، آن هم اسلحه کمری یا به اصطلاح کلت کمری است. این نکات، تنها در کسری از ثانیه اتفاق افتاده و بر جذابیت و تنش بازی تحت شبکه یا حالت تک‌ نفره می‌افزاید.

هوش مصنوعی دشمنان در سطح بالایی قرار داشته و در بعضی مواقع بسیار زیرکانه عمل می‌کنند. برای مثال، مینی‌باس‌ها، زمانی که عده‌ای زامبی به شما حمله‌ور می‌شوند، از فرصت استفاده کرده و تا می‌توانند شما را آزار می‌دهند. بالعکس، زمانی که زامبی‌ها را به قتل رسانده یا انسان‌های آلوده شما را مورد هجوم قرار نمی‌دهند، آن‌ها هم فرار را به قرار ترجیح داده و به صورت مضحکی، به مکانی پناه برده تا موقعیت مناسبی پیش آمده و به طرز ناگهانی، شما را غافلگیر کنند.

اخباری در خصوص انتشار نسخه سوم Left 4 Dead به گوش می‌رسد. اگر چنین شایعه‌ای به وقوع بپوندند، همه گیمفایی‌ها را به پذیرایی شیرینی دعوت می‌کنم

اخباری در خصوص انتشار نسخه سوم Left 4 Dead، به گوش می‌رسد. اگر چنین شایعه‌ای به وقوع بپوندد، همه گیمفایی‌ها را به صرف چای و شیرینی دعوت می‌کنم “خنده”.

فیلتر نویز (Noise) مخصوص بازی‌های سبک وحشت و بقا، Left 4 Dead را هر چه سینمایی‌تر کرده و این عنوان را فیلم‌گونه جلوه داده‌ است. گر چه تصور می‌کنید بازی با مشکلاتی از قبیل افت فریم دست و پنجه نرم می‌کند؛ اما سازندگان، به عمد چنین نکته‌ای را اجرا کرده و چنین فیلترهایی را افزودند. نوشته‌های بر روی دیوارها، صحنه‌های سینماتیک پایانی و طراحی‌ محیط بازی، همگی شامل این فیلترها خواهند شد و طراحی آن‌ها، تحسین برانگیز است. این مکان‌ها، در واقع، بازی‌باز را به تنگناهراسی یا کلاستروفوبیا دچار کرده و سازندگان به اضطراب آن‌ها افزوده و دچار اختلالی مانند ترس از گرفتاری و گیرکردن در محیط و مکان‌های بسته می‌شوند. اگر عنوان F.E.A.R یا سری Half Life را تجربه کرده باشید، متوجه خواهید شد که مکان‌های بازی Left 4 Dead تا چه مقدار شبیه محیط‌‌های این عناوین است. محیط‌های بسته اعم از اتاق‌، خانه‌های کوچک و کانتینرها به نحو احسن طراحی شده‌ و شباهت بسیاری از نظر طراحی مکان‌ و محیط‌های، میان Left 4 Dead و عنوان F.E.A.R وجود دارد. فیلترهای به کار رفته در بازی هم در زمانی که سپری شده، امتحان خود را در عنوان Half Life پس داده‌ و کارشان را خوب بلدند. پس جای تردیدی باقی نیست و در این قسمت، سازندگان عالی عمل کرده‌اند.

نکته قابل توجه اینجا است که چرا اجساد زامبی‌ها بعد از مدتی محو شده و هیچ اثری از آن‌ها باقی نمی‌ماند؟ با اصطلاح Blood & Gore آشنایی دارید؟ این اصطلاح، همانطور که از نامش پیدا است، خون‌ریزی و خون‌پاشی انسان‌های آلوده را به بهترین شکل ممکن جلوه داده و به یقین از دیدن چنین صحنه‌های خشونت آمیزی در بازی لذت خواهید برد. محو شدن جنازه انسان‌های آلوده، قطعاً یک مشکل فنی نبوده و برای اثبات فریم‌ریت و اطمینان از بخش آنلاین، این اجساد پس از مدتی ناپدید می‌شوند. ظاهراً، پس از مدتی، هیچ جسدی بر روی زمین باقی نماند که در نوبه خود جالب است. سورس انجین (Source Engine)، وظیفه خود را به درستی انجام داده و به خصوص در قسمت‌هایی همانند منفجر شدن ماشین‌ها، پمپ بنزین و … خودنمایی می‌کند. تاثیر گلوله‌ها بر روی انسان‌های آلوده دیدنی بوده و هر قسمتی از بدن آن‌ها شلیک کنید، مشاهده می‌کنید که همان قسمت به هوا پرتاب می‌شود. برای مثال، اگر شما به دست آن‌ها شلیک کنید، اولاً آن قسمت قطع شده و دوماً به طرز جالبی به هوا پرتاب می‌شود که هیجان شما را در بر خواهد داشت. گر چه این قابلیت، امروزه نکته جدیدی محسوب نمی‌شود؛ اما در سال ۲۰۰۸، قطعاً بی‌همتا بوده است.

left_4_selfie__by_hospi77-d8mvdq7

دلم برای شجاعت فرانسیس (Fracncis) و کم عقلی‌های لوییس (Louis)، تنگ خواهد شد.

صداگذاری بی‌نقص کار شده؛ اما شخصیت‌ها ارتباط خاصی با یکدیگر برقرار نمی‌کنند. بمب پرتاب می‌کنم، خشابم را عوض خواهم کرد و از این دست دیالوگ‌های تکراری، در بازی فراوان است. این ارتباط سرد و بی‌روح، به یقین، شما را در این بخش دلسرد می‌کند. دیالوگ‌‎ها بی‌نقص کار شده‌اند، کاملاًَ درست؛ اما کمبود محبت در روابط آن‌ها موج می‌زند. این بخش کمی چاشنی عواطف و احساسات بیشتری نیاز داشته و متاسفانه سازندگان، چنین نکته‌ای را نادیده گرفته‌اند. در هر محیط، یک موسیقی هیجان انگیز وجود داشته که در حقیقت، سعی در القای ترس به شما دارند. صداگذاری اسلحه‌ها در سطح بالایی کار شده و از این نظر، هیچ ایرادی بر Left 4 Dead و سازندگان وارد نیست.

عنوان Left 4 Dead، با تمام کم و کاستی‌هایش، در قلب بازی‌بازان، جایگاه ویژه‌ای داشته و دارد. داستان آبکی و کلیشه‌ای، نبود تفاوت از نظر ویژگی و قابلیت در شخصیت‌های قابل بازی، دیالوگ‌های سرد و بی‌روح و تنوع کم اسلحه‌ها، تمامی نکات منفی بازی بوده که از محبوبیت این عنوان در میان بازی‌بازان نکاسته است و Left 4 Dead، هنوز هم به معدنی از خاطرات شیرین ما معروف است. هنوز یادم نمی‌رود که وقتی مدرسه‌مان تعطیل می‌شد، با دوستانم به گیم‌نت رفته و بحث آن که چه کسی انسان آلوده باشد و دیگری انسان عادی، بسیار لذت بخش بوده و هیچ زمانی آن را از یاد نخواهم برد. Left 4 Dead یک بازی آنلاین است و تجربه گروهی آن هزاران برابر بخش تک‌نفره ارزش داشته و بی‌شک و شبهه، ارزش خرید نسخه اوریجنال را حداقل برای تجدید خاطرات، خواهد داشت. این بازی، یکی از بهترین عناوین سال ۲۰۰۸ لقب گرقته و نوآوری و خلاقیتی که برای این بازی در نظر گرفته شده بود، در آن زمان کمیاب بوده و کم‌تر عنوانی پیدا می‌شد که چنین ویژگی و قابلیت‌های مخصوصی در خود جای ده